مرکز مطالعات ايران و بالکان
کمک به مرکز
SMS System Login


News
فراخوان عضویت

مرکز مطالعات ایران، بالکان و اروپای مرکزی از علاقه مندان و پژوهشگران در سراسر جهان دعوت به عضویت می نماید.

نخستین نشست مدیران ایرانشناسی در بالکان و اروپای مرکزی
نخستین نشست مدیران ایرانشناسی در بالکان و اروپای مرکزی

برای نخستین بار مدیران دپارتمان های ایرانشناسی در منطقه بالکان و اروپای مرکزی به دعوت مرکز در دانشگاه صوفیه گرد هم آمدند.


Ready SMS
عبارت جستجو:
هميشه كساني از زندگي شكايت مي كنند كه چيزهاي غير ممكن خواسته اند. [رنان]
سعادت ديگران بخش مهمي از خوشبختي ماست. [ارنست رنان]
انسان بايد به هنگام اظهار نظر درباره شخص خود بسيار سختگير و انعطاف‏ناپذير باشد. [ژرژ برنانوس]
از نظر من انسان انسان است و ويژگيها و ارزش او از دوران شرك و بت پرستي تاكنون چندان تفاوتي نكرده است. از اين گذشته مسئله مهم ارزيابي ارزش انسان نيست بلكه بايد ديد چه نيرويي بر او حاكم است. [ژرژ برنانوس]
حقيقت ابتدا انسان را نجات مي‏دهد آنگاه آرامش مي‏بخشد. [ژرژ برنانوس]
مرگ آرزويي جز اين ندارد كه به وعده‏اي كه در صبح زندگي داده است وفا كند. به بيان جدي‏تر شيريني و گرمي لبخند مرگ كمتر از لبخند زندگي نيست. [ژرژ برنانوس]
احساس ترحم احساسي پرقدرت و آزمند است؛ نمي‏دانم به چه دليل همواره آن را احساسي ضعيف كودكانه و ناشي از طرز تفكري درهم و برهم معرفي مي‏كنند حال آنكه يكي از نيرومندترين احساسات انسان است. [ژرژ برنانوس]
مسئله اجتماعي در درجه اول مسئله شرف آبرو و حيثيت است. تحقير نابجا و غير منصفانه فقير باعث پيدايش تيره روزان مي‏شود. [ژرژ برنانوس]
دوزخ اين است كه انسان ديگر دوست نداشته باشد. [ژرژ برنانوس]
نافرماني اين است كه انسان ديگر قادر به درك چيزي نباشد. [ژرژ برنانوس]
كارهاي [ نيك ] كوچك كه به ظاهر چيزي نيستند اما آرامش ايجاد مي‏كنند حكم گلهاي صحرايي را دارند؛ انسان فكر مي‏كند كه اين گلها عطري ندارند اما همه آنها با هم فضا را معطر مي‏كنند. [ژرژ برنانوس]
لحظه هايي وجود دارند كه در تهي بودن آنها انسان خود را زنده احساس مي كند و به وضعيت مثبت متراكمي مي رسد. [فرناندو پسوا]
مردان بزرگ اهل عمل قديسان نه با بخشي از احساس شان كه با كل شان رفتار مي كنند. [فرناندو پسوا]
احساس زندگي را كه هيچ است به بي نهايت هدايت مي كند. [فرناندو پسوا]
واي بر تو اگر تنها فشار زندگي وادارت كند كه برده شوي. [فرناندو پسوا]
ما آن كه مي پنداريم نيستيم و زندگي زودگذر و اندوهگين است. [فرناندو پسوا]
زندگي كلافي است كه كسي آن را در هم ريخته است. كلافي كه باز و كشيده شده و يا خوب جمع شده ثمري ندارد. [فرناندو پسوا]
چيزهايي را كه ما را در بر گرفته به بخشي از خويشتن ما تبديل مي شود. [فرناندو پسوا]
شادمانه ترين لحظه هاي من لحظه هايي است كه نمي انديشم چيزي نمي خواهم و حتا غرق رويا هم نمي شوم. [فرناندو پسوا]
هرگز كسي را سراغ نداشتم كه بتوانم «سرمشق» صدايش بزنم. [فرناندو پسوا]
زندگي يعني ديگري بودن؛ حتا احساس آنچه كه امروز دريافتي و آنچه كه ديروز احساس مي كردي ممكن نيست. [فرناندو پسوا]
اگر انسان با خيالبافي زنده باشد نيرويش را صرف خيالبافي مي كند و مقدم بر همه اين قدرت را دارد تا واقعيت موجود را به خود بشناساند. [فرناندو پسوا]
اگر انسان از نظر فكري از چيزي مي زيد كه وجود خارجي ندارد و نخواهد داشت در نهايت هرگز نمي تواند تصور كند كه چه چيزهايي وجود دارند. [فرناندو پسوا]
به درد نخورها و بي اهميت ها فضاي بينابيني فروتنانه ميانه اي در زندگي حقيقي ما مي گشايند. [فرناندو پسوا]
درك احساس يك راز دشوار است. مثل اينكه كسي ناظر كشتاري باشد و همزمان به درگيري هاي بي اهميت اجتماعي بينديشد يا هنگام تماشاي سنگي كوچك بر سطح خيابان هيچ تصويري جز هستي خود را دامن نزند. [فرناندو پسوا]
Back   1  -  2  -  3  -  4  -  5  -  6  -  7  -  8  -  9  -  10   Next
تمامی حقوق متعلق به مرکز مطالعات ایران، بالکان و اروپای مرکزی می باشد. طراحی توسط پورتال ایمن