مرکز مطالعات ايران و بالکان
کمک به مرکز
ورود به سیستم پیامک


اخبار شهرستان ها
فراخوان عضویت

مرکز مطالعات ایران، بالکان و اروپای مرکزی از علاقه مندان و پژوهشگران در سراسر جهان دعوت به عضویت می نماید.

نخستین نشست مدیران ایرانشناسی در بالکان و اروپای مرکزی
نخستین نشست مدیران ایرانشناسی در بالکان و اروپای مرکزی

برای نخستین بار مدیران دپارتمان های ایرانشناسی در منطقه بالکان و اروپای مرکزی به دعوت مرکز در دانشگاه صوفیه گرد هم آمدند.


پیامک های آماده
عبارت جستجو:
ما براي تفسير آواز و غزل آماده نيستيم هيچ حقي هم در اين كار نداريم زيرا قلمرويي كه در آن گفتگو بين شعر و انديشه برقرار است به آهستگي قابل كشف شدن دسترسي و كاوش در انديشه است. [مارتين هايدگر]
گفتن و بياني كه كامل تر است تنها پاره اي از اوقات پديد مي آيد. تنها كساني كه جسورتر هستند نسبت به آن توانمندند؛ زيرا اين كاري دشوار است. مشكل دستيابي به وجود است. [مارتين هايدگر]
انديشيدن محدود كردن خود به انديشه اي واحد است كه يك روز مانند ستاره اي در آسمان جهان ثابت مي ايستد. [هايدگر]
ما در هر پرسش نبايد چشم براه پاسخ باشيم؛ بلكه بايد توقع پيدايش انبوهي از پرسشهاي تازه را داشته باشيم و به امكان مطرح شدن آنها ياري رسانيم. [هايدگر]
اين پرسش كه انسان كيست آن قدرها كه در بادي امر به نظر مي رسد بي خطر نيست. پاسخ آن به شيوه اي عبرت انگيز و مقتدرانه پيدا خواهد شد كه در آن ملتهايي خاص در رقابت با ملتهاي ديگر تاريخ خود را شكل مي دهند. [مارتين هايدگر]
انسان سوژه اي سلطه جو نيست بلكه صرفاً اُبژه و دريافت كننده ي هستي است آفريننده ي زبان نيست بلكه آفريده ي آن است. [هايدگر]
امر بسيط [ =گسترده ] بر پريشان سران تك شكل و يكنواخت نمود مي يابد و يكنواختي موجد ملال [ =رنجش ] است. ملولان تنها يكنواختي (امر يكرويه و پيش پا افتاده) را مي يابند. [هايدگر]
اندكان [ =فرودستان ] همه جا پايندگان خواهند بود. [هايدگر]
سرخوشي آگاهانه دروازه اي است به جاودانگي. [هايدگر]
چشم پوشي وانمي ستاند ؛ چشم پوشي مي دهد و ارزاني مي دارد. [هايدگر]
اگر زمان مفهوم خود را در ابديت بازيابد به ناگزير بايستي آن را از همانجا نيز دريابيم. [هايدگر]
اگر راه رسيدن و تقرب به خداوند ايمان باشد و [شرط] وارد شدن به ابديت چيزي جز همين ايمان نباشد پس فلسفه هيچگاه ابديت نخواهد داشت. [هايدگر]
خداوند خود به الهيات نيازي ندارد وجودش را ايمان به او پايه ريزي و استوار نمي كند. [هايدگر]
همين كه فيلسوف پرسنده ي زمان شود بر آن شده است كه زمان را از [خود] زمان دريابد. [هايدگر]
هر پژوهشگر در اينكه چه را در مي يابد و چه را در نمي يابد به روشنگري مي رسد. [هايدگر]
فضا [مكان] في نفسه هيچ نيست هيچ فضاي مطلقي وجود ندارد. مكان تنها در پيكره اي كه حاوي آن است و در انرژي هاي آن وجود دارد. [هايدگر]
هيچ زمان مطلقي وجود ندارد و نيز هيچ همزماني مطلقي. [هايدگر]
زمان آن چيزي است كه در آن رويدادها رخ مي دهند. [هايدگر]
زمان در بادي امر در [امر] موجودِ تغييرپذير رخ مي دهد. [پس] تغيير در زمان است. [هايدگر]
هيچ ساعتي هرگز آينده و گذشته را نشان نداده است. [هايدگر]
نخست سپاس گزاردن آموزيد؛ آنگاه انديشيدن مي توانيد. [هايدگر]
وقت نداشتن يعني زمان را به اكنونِ بد و ناجور هرروزگي افكندن. در آينده بودن زمان را به وجود مي آورد و فرا مي دهد اكنون را مي سازد و مي پردازد و مجال مي دهد تا گذشته در كيفيتِ "زنده بوده ي" خويش مكرر شود. [هايدگر]
قبلی     بعدی
تمامی حقوق متعلق به مرکز مطالعات ایران، بالکان و اروپای مرکزی می باشد. طراحی توسط پورتال ایمن